کم کم به بچه ها بگو
من فقط همین هفته مهمانشان هستم
به اولین علامت از آرامش دریا که رسیدیم
کار این زورق شکسته تمام است
ممکن است ما
اشتباه کرده باشیم
اما به طور قطع و یقین
ردپای رفتگان ما را با باد برده است
ما باید برگردیم
فرصت شبگیر ستاره بسیار است
رادیو راست نمی گوید
کاش فانوسی با خود آورده بودید
این جا هر بی راهه ی پرتی
به آن منزلگاه نامنتظر نمی رسد
امروز آخرین روز
دقایق آخرین روز همان هفته مقرر است
هیچ دفتر خاطره ای دوباره نوشته نمی شود!
اما، اگر قرار باشد تا دفتر خاطراتم را از نو بنویسم،
این بار می دانم چگونه بنویسم!
ولی افسوس که
هیچ دفتر خاطره ای دوباره نوشته نمی شود.